قرنطینه

زیر آسمان آشوبی عظیم برپاست ؛ اوضاع از این بهتر نمی‌شود. [مائو]

فیلمدونی/ باکس20/ به رنگ ارغوان_ ابراهیم حاتمی کیا_ 1383

Posted by qarantineh3 در مارس 15, 2010

فيلمي کج و کوله و بدقواره با سوتي هايي قابل توجه در فيلم نامه و پرداخت که آدم را بيشتر ياد فيلم-جوات هاي برادران ِارزشي-پشمکي ِنيمه دهه هفتاد مي اندازد.
فيلم به تنها چيزي که شبيه نيست رنگ ارغوان است و بيشتر به رنگ ِان روان مي آيد!
از کسي که ديالوگ هاي حاج کاظم و سلحشور را با آن ظرافت و دقت نوشته بود ديگر خبري نيست و کار را به جايي رسانده که خلوت معاشقهء حاج کاظم با فاطمه در اين جا به تکه پراني هاي فوق ابلهانه اي مثل عنکبوت و دلقک بين دختر و پسر فيلم مبدل شده است!
به گمانم آن باران صالح که به عنوان مشاور فيلم نامه در تيتراژ ازش نام برده شده اصلاو ابدا بروبکس ِِوزارت نباشند چرا که استعداد هرکس با هر شغلي از خانم ِچيستا يثربي در نوشتن اين ديالوگ ها بيشتر است.

فقط حيف از موضوع فيلم که نافرم حرام شده است. به نظرم اصولن ايدهء عاشق شدن ِمامور ِمعذور و زير پا گذاشتن ِوظيفه و تکليف در حين ماموريت و گرفتار بند دل شدن، جذاب و به خودي ِ خود دراماتيک است اما اين جا حسابي تا آن جا که جا داشته،  تريده شده است توش!

براي دوستاني که فيلم نامه را بي عيب ديده بودند دوسه نکته را فقط اشاره مي کنم که به گمانم همه اش مثنوي ِصدمن کاغذ مي شود. يکي اين که اگر برادر مامور ما مي داند که قرار است لو برود وقتي آمارش را دختر دارد به پدرش مي دهد چرا مي نشيند سماق مي مکد و نمي رود براي ماستمالي؟

دو اين که اين پسره قصه تا اين اندازه آي کيو جلبک مي باشد که لهجهء زاقارت ِفرخ نژاد را نمي فهمد و متوجه نمي شود گروگان ِکيست؟

سه اين که يک صحنهء فوق اکشن در مي گيرد و صدتا تير از مسلسل هاي خوف تر از يوزي دارد شليک مي شود و در و پنجره مي شکند و يک نفر مي ميرد اما هيچ کس حتا يک نفر هم نمي فهمد؟!! آن هم در يک خانهء بر ِگذر در دهاتی کم جمعيت و خلوت و ساکت؟!! کک کسي هم نمي گزد؟!! نکند جماعت دهاتي ِما هم عمرن فضول نيستند و کاري به کار ِکسي ندارند آن هم درست راجع به دانشجوهايي که اهل دهات چشم ديدن شان را هم در فيلم ندارند؟!!

يک احمق ديگر هم بود : فيلم يک مهرداد ضيايي ِفوق احمق دارد که با آن مثلن رشتي بازي اش بيشتر تبديل به هجو ِهجو ِشيرفرهاد برره شده است!

نفوذ عوامل نهضت.آزادي در دستگاه.امنيتي :  فيلم يک رضا بابک ِقابل تحمل و معقول دارد که به شدت شبيه مهندس بازرگان شده است. از آن جا که قبلن هم در سریال دکتر قريب، مهندس بازرگان را رضا بابک خوب پياده کرده بود، پيشنهاد مي شود کماکان در همين نقش ِمهندس بازرگان ادامه دهد کارش را!

هبل امنيت : صحنه هايي که فرخ نژاد مثلن دارد درد عشق مي کشد با آن تالاپ افتادن هاي روي تخت و له له زدن هايش آدم را بيشتر ياد هبلکاري هاي کارکترهاي ايتاليايي مي اندازد که در آخور و زيرشيرواني هرجای دیگری که گیرشان بیاید، هبلگري مي فرمايند!

توقیف؟! : جدن این خزعبل توقیف داشت؟ ما داریم کجا زندگی می کنیم؟ تو رو خدا دستگاه.امنیتی ِمارو ببین!
به قول شهیار : where did u stay brother?

9 پاسخ to “فیلمدونی/ باکس20/ به رنگ ارغوان_ ابراهیم حاتمی کیا_ 1383”

  1. یک طفل معصوم said

    فیلم به رنگ ارغوان به رنگ سبز جلبکی است . با یک قصه عشق چینی (منظور نوع کالاهای چینی است) . دختره نه خوشگل است ، نه خوش صدا و نه با اصل و نسب . پسره از پشت مونیتور توالت رفتنش را می بیند ، عاشقش می شود ، هفت تیر می کشد ، از پدر زندیقش می گذرد و پشت می کند به یک شغل نون و آب دار !آن هم پسری که تا آن سن بند تنبانش سفت بوده است . باز نیکی کریمی یی بود ،نیوشا ضیغمی یی بود ، پانته آ بهرامی بود ، حدیث فولادوندی بود ، ثریا بهشتی یی بود !

    • ثریا بهشتی؟؟!!

      • یک طفل معصوم said

        خوشم می آید پاسخ هایت همیشه سوءال است . برای ثریا بهشتی رجوع شود به فیلم حسن کچل مرحوم حاتمی . طاووس خانم . پستانداری از جنس نیکی و نیوشا و حدیث . تو مایه های شهناز تهرانی !
        پاسخ : شهناز تهرانی ؟؟!!

      • اونو که هستم این کارس لاکردار… اما حدیث سیچیلش کجا بود؟!!
        سیچیل؟؟!!…. رجوع شود به دهخدا!!

  2. امیدک said

    سلا، باز یه سوال دیگه،!، مطلباتو خودت تو قطار لینک میکنی ؟ (من که ربط این سوالو با به رنگ ارغوان نفهمیدم شما اگه فهمیدید بگید!)

  3. امیدک said

    از اونجایی که این فیلم هیچ ربطی به ارتباطات مربوطه نداره !، ارزشی برای بحث نداره ، باید زد به بیراهه!

بیان دیدگاه